چند خط، چند جمله

دلم آسمان "جمعه" است؛ می گیرد و نمی بارد.........!

چند خط، چند جمله

دلم آسمان "جمعه" است؛ می گیرد و نمی بارد.........!

ای روزگــار . . .
از خط خطی هایـم ساده نـگذر . . . !
بــه یـاد داشتــه باش . . .
این دلـنـوشـتـه ها را یک دل، نـوشـــتــه. . . !

پیام های کوتاه
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۲ , ۲۲:۱۶
    آرزو
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۲ , ۰۸:۴۵
    زندگی

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

ساعات آخر 91 -2

سلام
حدود 33ساعت تا تحویل سال 92 وقت هست، برای نگاه کرده به آنچه که در این یک سال انجام دادم.
در رابطه با اتفاقاتی که در دوماه اول سال افتاد کمی براتون گفتم اما در مورد دوماه دوم سال:

خوب راستش امسال محرم چندان خوب نبود نه اینکه محرم بد باشه نه، من امسال اون فیضی رو که هر سال از محرم میبردم نبردم البته به نظر خودم نمی دونم چرا اما احساس می کنم امسال خیلی درجا زدم با این که می خواستم به خدا نزدیک تر بشم اما انگار دور تر شدم  . . .


عقد داییم شاید یکی از مهمترین اتفاقات نیمه دوم سال بود امیدوارم خوش بخت بشن

راستش چنان حال مساعدی برای نوشتن ندارم فعلا
شب خوش
  • میثم رستمی
  • ۱
  • ۰

ساعات آخر 91 -1

حالا که این مطلب رو مینویسم حدود 62 ساعت 40 دقیقه تا پایان سال 1391 ه.ش وقت هست.

دوست دارم این آخرین ساعات سال رو کمی بیشتر فکر کنم، نمی دونم چرا انسان این قدر به گذر زمان کم اهمیت میده (نه این که من اهمیت میدم). زمان تنها چیزیه که سرنوشت انسان ها در اون رشد میکنم و شکل میگیره.

سالی که گذشت با یه خاطره ی ظاهرا تلخ از سال 90 شروع شد، یه تلاش که شاید از دید مادی نتیجه ای نداشت اما حتما خدا خیری رو درش دیده بود که این تلاش ها به نتیجه نرسید، و البته با یه موضوع سر در گم کننده شاید شیرین شاید تلخ، زمان زیادی رو صرف این موضوع کردم با خیلی ها مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که به این موضوع فکر نکنم اما هنوز هم گاهی این موضوع باعث میشه تا کمی بیشتر به اعمال و رفتارم و اهدافم برای آینده فکر کنم.

تابستان 91 خاطر ه ی تلخی برای من داشت مادر بزرگ مادرم فوت کرد، نمیدونید چقدر دلم براش تنگ شده. پایان فصل دوم سال با قبول شدنم توی تغییر رشته و گرفتن مدرکم توی ویندوز سرور همراه بود.

ادامه دارد . . .

  • میثم رستمی
  • ۱
  • ۰

چرا نمی آیی؟

تو ای صفای ضمیرم! چرا نمی آیی؟

چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟

  • میثم رستمی
  • ۱
  • ۰

مادر

مادرم

تمام خستگی هایت را یکجا میخرم!!!
تو فقط قول بده...
صدای خنده هایت را به کسی نفروشی...!!!

  • میثم رستمی
  • ۱
  • ۰

یار بازآید . . .

زهی خجسته زمانی که یار بازآید

به کام غمزدگان غمگسار بازآید

به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم

بدان امید که آن شهسوار بازآید

اگر نه در خم چوگان او رود سر من

ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید   

مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد

بدان هوس که بدین رهگذار بازآید  

دلی که با سر زلفین او قراری داد

گمان مبر که بدان دل قرار بازآید

چه جورها که کشیدند بلبلان از دی

به بوی آن که دگر نوبهار بازآید

ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ

که همچو سرو به دستم نگار بازآید        

دانلود دکلمه

  • میثم رستمی
  • ۱
  • ۰
دوست داشتن دلیل اگر نه
بهانه ایست
برای اینکه باور کنی کسی هست
کسی که دوستت دارد

دوست داشتن دلیل اگر نه
بهانه ایست
برای اینکه بفهمی
سهم تو از این شلوغ دنیا
چیزی است
فراتر از نشستن در سه کنج اتاقی تاریک
وقتی که اشک میزیری
و انتظار آینده را می کشی

  • میثم رستمی
  • ۱
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم


یا رب به محمد و علی و زهرا          یا رب به حسین و حسن و آل عبا

کز لطف برآر حاجتم در دو سرا          بــی منــت خـلـق یا عـلــــی الاعلا






ابو سعید ابوالخیر

  • میثم رستمی